کارآفرینی بیشتر به یک سبک زندگی میماند و تعجبی ندارد اگر بگوییم که مهارت های کارآفرینی هم بیشتر مهارتهایی هستند که به ما کمک میکنند تا بتوانیم با این سبک خاص، زندگی کنیم و به سمت اهدافمان حرکت کنیم.
این مهارتها بیشتر جزو مهارتهای نرم و ویژگیهای شخصیتی هستند که به ما کمک میکنند در برابر چالشها قویتر و مقاومتر ظاهر بشویم. به همین دلیل در این مقاله مجله تجارپ به این موضوع پرداخته ایم. مهمترین مهارتهای کارآفرینی را میتوانم این طور بیان کنم:
اغراق نیست اگر بگوییم در بین مهارت های کارآفرینی ، مهارت برقراری ارتباط به راحتی میتوانند جای بسیاری از نقصانها را در زندگی ما پر کنند. ارتباط مثل پلی میماند که ما را به سایر افراد و منابع و ایدههای آنها نزدیک میکند.
مهارت برقراری ارتباط در دنیای کارآفرینی و کسب و کار تنها به ایجاد و مدیریت ارتباط با مشتریان محدود نمی شود. یک کارآفرین با افراد متعددی در تماس است از جمله همکاران، شرکا، سرمایه گذاران و نهادهای قانونی و غیره. همکاری و پیش بردن کارها در ارتباط با هرکدام از این افراد و نهادها هم چالش های خاص خودش را به همراه دارد. بهترین استراتژی این است که با یادگیری و تقویت مهارت برقراری ارتباط موثر و سازنده با سایرین، در این روابط هم عملکرد مطلوبی داشته باشیم.
هوش اجتماعی از دیگر مهارت های کارآفرینی است که یک تعریف بسیار زیبا دارد. گفته میشود که هوش اجتماعی یعنی این که بتوانیم در موقعیتهای مختلف احساسات طرف مقابل را درک کنیم و همچنین بتوانیم میزان و نحوه بروز احساساتمان را کنترل کنیم. یعنی در صورتی که لازم است اشتیاق و یا خشم خود را بروز بدهیم، این کار را آگاهانه و کنترل شده انجام دهیم.
چند بار برایتان پیش آمده که تنها به خاطر عدم برخورد مناسب فروشنده، فروشگاهی را ترک کنید؟ اگر میخواهید یک کارآفرین موفق باشید، به این فکر کن که چطور میشود هوش اجتماعی خودتان را بالا ببرید؟ در این صورت است که میتوانید با افراد مختلف و از هر طبقهای تعامل برقرار کنید.
در مورد این که چرا یک کارآفرین باید پشتکار زیادی داشته باشد بسیار صحبت شده است. بارزترین تفاوت کارآفرینها که درصد کمی از افراد یک جامعه را تشکیل میدهند، با سایرین، پشتکار بالای آنها است. در صورتی که عموم افراد یک جامعه به تعداد ساعات کاری مشخص و ثابت اعتقاد بیشتری دارند و حاضر نیستند به خاطر اهداف خودشان پشتکار بیشتری داشته باشند.
ممکن است تصور کنید که تلاش و پشتکار زیاد نمیتواند به عنوان مهارت های کارآفرینی در نظر گرفته شود. میتوان گفت که منظور ما از پشتکار این است که باید همواره به یاد داشته باشیم که به دنبال چه اهدافی هستیم و یادمان نرود که بر روی آنها متمرکز باشیم.
نکته دیگر این است که با داشتن یک طرح و نقشه از پیش تعیین شده و برنامه ریزی شده می توانیم در مسیر بمانیم و منحرف نشویم. این نکته هم جنبه دیگری از تمرکز بر روی هدف را نمایان میکند. یکی از آسیبهایی که در مسیر کارآفرینها وجود دارد عدم پایبندی به یک طرح و هدف مشخص است. چون گاهی فراموش میکنیم که رسیدن به هدف نیاز به صبر و پایبندی دارد.
کارآفرینها همیشه آماده تغییر هستند. شاید تصور کنید که این مهارت با نکته قبلی، یعنی مهارت پشتکار و تمرکز بر روی هدف، در تناقض است. چطور میتوانیم همواره آماده تغییر باشیم و در عین حال به طرح و برنامه خودمان هم پایبند باشیم و با تمرکز به سمت اهدافمان حرکت کنیم؟
اولین نکته این است که تغییر کردن مهارتی نیست که لازم باشد هر روز از آن استفاده کنیم. نکته دوم این است که گاهی برای رسیدن به یک هدف مشخص لازم است بارها استراتژی و مسیر حرکتمان را تغییر بدهیم. بنابراین، لازم است که رابطه خوبی با تغییر و امتحان مسیرهای جایگزین داشته باشیم.